پارت ۱۰مافیای عشق

ویو جیمین
توی مسیر مدرسه بودیم که داشتیم مسابقه میدادیم. میخواستم بهشون امید بدم که سرعت ماشین آوردم پایین که دیدم شوگا اول شود و جونگکوک دوم و شوگا با جونگکوک گرفت که به من متصل کن وقتی به من زنگ زدن

تماس شوگا و جونگکوک با جیمین
شوگا: به به ببین کی آخری
جونگ کوک: اخیییی داداشی فکر کنم عشق کورت کرده🤣

جیمین: جونگ کوک ببین بزار برسیم و بعد حسابتو میرسم . شوگا
شوگا : جان داداش
جیمین : تو مطمئنی که من باختم
شوگا: تو باختی بدم باختی دیگه چند ۱ دقیقه مونده به مدرسه
جیمین: باشه حق با تو

جیمین سرعتشو زیاد کرد و شوگا آخر شود

و جیمین مثل همیشه نفر اول شود و زودتر به مدرسه رسید و ماشینش به پارکینگ مدرسه پارک کرد
..
منتظر دوتا خرها بودم که حواسم به دستم کردم که دیدم ات دستمو گرفت که چشمام بسته بود که گفتم

صحبت جیمین و ات
جیمین : ات ات هوییییی هرزه اتتتت هوییییی خرررررر

ات : هااا بله ..... ببخشید حواسم نبود ( می لرزید و ترس )

جیمین: چرا می ترسی (سرد جدی)

ات : اااا...... خوب میترسم از سرعت میترسم
که حواسش به دستش نبود که دید دست جیمین رو گرفت
ات: اااا ببخشید حواسم نبود
جیمین : اشکالی نداره میتونی بری( جدی و امری )
ات: خیلی ممنونم که منو رسوندی

جیمین جوابشو نداد و و حواسش به مسیر بود

ات پیاد شود و رفت مسیر مدرسه

جیمین پیاد شود و کمرش به ماشین گذاشت
( راستی عکس ماشین جیمین میزارم)

که شوگا و جونگکوک آمدن
که جیمین بهشون با عصبانیت میخندید
دیدگاه ها (۰)

پارت ۱۱مافیای عشق

پارت ۱۲

من چقدر با این آهنگ یا این شخص حال میکنم مخصوص شخص جیمین

پارت 9مافیای عشق

وقتی عضو هشتمی و تو ماشین دعواتون میشه اعضا سرعتشونو زیاد می...

رمان{ برادر ناتنی} پارت ۱۶

ادامه پارت ۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط